از پروین اعتصامی نامه هایی به دوستی به نام مهکامه محصص که او نیز شاعر است، وجود دارد. نامه هایی سرشار از مهر و عاطفه و صمیمیت. تازه دیده ام و همه نامه ها را کامل نخوانده ام. ولی در یک نگاه گذرا، می بینیم بیشتر حال و احوال دوستانه است و کمتر پیرامون شعر؛ آن مهری که دو دوست به هم ابراز می کنند. پروین آنقدر این دوست عزیز را مورد لطف قرار می دهد که در یکی از این نامه ها در مورد شعر او می گوید: «کاندر سخنوری ز رجال سخن گذشت» و آنقدر به مهر و عطوفت که می گوید: «عزیزم من مکاتبه با تو را برای خود یک مکالمه و تفریح روحانی میشمارم و رقایم تو را همواره با دیده های پر اشتیاق منتظرم. خواندن مکاتب روحپرور تو با خواندن اوراق دیگر برای من خیلی فرق دارد»
چند نامه ای برایم جالب بود و با توضیحات دقیق به چادر اشاره دارد که اینجا می آورم: همه نامه ها را می توانید از اینجا دانلود کنید.
22 مرداد 1312 [از تهران به کرمانشاه]
خانم عزیزم رقیمه شریفه سفارشی را هفته گذشته دریافت داشتم و امری را که راجع به خرید چادر فرموده بودید بر خود منت و افتخار بزرگی میشمارم مقصودم از عرض این عریضه این بود که بدانم جلوی چادر را چه قسم دوست دارید تا دوخته شود چون امروز دو سه قسم جلوی چادر میدوزند قسمتی اینست که نیم زرع [ذرع] کربدوشن جداگانه خریده و بطور کلوش بریده و در وسطهایش ژورژت مشکی انداخته و از خود کربدوشن گل برویش میاندازند قسمی دیگر اینست که تیکه دیگری میخرند فقط از خود چادر بقدر یک چارک بریده و دو یا سه طبقه در آن با ژورژت گلدوزی میکنند و دستکهای چادر را نیز پلیسه میکنند طریقه سیم اینست که طور زرعی مشکی که جهت همین کار است خریده و کلوش جلو چادر میکنند و اگر بخواهند از طرف بالای کلوش نیز از خود چادر درآورده و زیرش طور میاندازند البته این قسمت بعقیده بنده خوب نیست بعلت اینکه این طورها اغلب پوسیده و بیدوام هستند بنده رنگ دیگری از آنها را جهت لباس خریدم و خیلی زود پاره شد و از میان رفت مستدعیم در خصوص هر یک از اقسام مذکوره تصمیم گرفتید بنده را زودتر مطلع فرمائید تا به امتثال امر بکوشم دیگر اینکه آیا میل دارید که جلو چادر دوخته شده و خود چادر را هم دوخت بگیرند یا خیر اگر چنانچه مایل هستید که چادر دوخت گرفته شود قدری نخ را اندازه قد چادر خود گرفته و در پاکت بفرستید تا به خیاط بدهم و چادر را دوخت بگیرند آقای محمدعلیخان و خانم ایراندخت را میبوسم و منتظرم که از راه لطف جواب مرحمت فرمائید قربانت میرود پروین اعتصامی
1312/6/11 [از تهران به کرمانشاه]
خانم عزیزم مرقومه محبوه مورخه 5 برج جاری را دیروز زیارت کرده و چشمم روشن گردید از بذل مراحم و الطاف آن دوست بینظیر نمیدانم با چه زبان و بیانی تشکر نمایم امیدوارم که همواره حضرت احدیت وجود عزیزت را قرین سعادت و سلامت داشته و چرخ گردنده جز بمرام آن خواهر عزیز نگردد و از صحت و سلامت آقای محمدعلیخان و خانم ایراندخت خیلی خوشوقتم و تمنا دارم هردو را بجای بنده که یکدنیا آرزومند دیدارشان هستم ببوسید
عزیزم اوامرت را کاملأ اطاعت کردهام اگر در فرستادن (چادر) تأخیر شدهاست برای اینست که خیاط برای دوختن جلو چادر پانزده روز وقت خواست البته همینکه تهیه شد بدون تأخیر آنرا بخدمت ارسال خواهم داشت حضرت خداوندگاری آقا و حضرت علیه خانم سلام بیپایان خود را بخدمت ارسال میدارند قربانت میرود پروین اعتصامی
28 شهریور 1312 [از تهران به کرمانشاه]
خانم عزیزم مدتی است از زیارت مرقومات گرامیت محرومم امیدوارم که ایام آن دوست بیهمتا همواره با سعادت به خوشی توأم بوده و سبب محرومی بنده از دیدار خط مهر پرورت همان پرستاری اطفال و اشتغالات خوش خانوادگی است و ملال و کسالتی خدای نخواسته متوجه آنوجود گرامی نیست
عزیزم امروز چادری سرکار را بخدمت بتوسط پست فرستادم امیدوارم بدون هیچ عیب و علتی بدست سرکار رسیده و همواره از خداوند متعال خواهانم که این چادر قرین روزگار فیروزی و سعادت گشته و صدها چادر بسلامتی و خرمی بپوشید. برای خرید این چادر بهمراهی حضرت علیه خانم بمؤسسه دولتی طهران مقابل باغ ملی رفته و پس از پرسش و جستجوی در تمام آن مغازهها که تمام چادریهای موجود شهر از هر قبیل در آنجا جمع شدهاند این چادر کربدوشین چون از همه چادرها بهتر بنظر رسید آنرا ابتیاع کردیم و در آنساعت چادری بهتر ازین در آن مؤسسه پیدا نمیشد امید است که انشاالله خاطر خطیرت را پسند افتد قیمت چادر را مبلغ چهل تومان پرداختم قبضی را که از مؤسسه راجع بذکر قیمت دریافت داشتهام بخدمت لفأ ارسال میدارم تا از نظر مبارک بگذرد چون انتخاب جلوی چادر را لطفأ به بنده واگذار فرمودید بنده نیز در اجرای امر سرکار سعی کردم که جلو چادر طوری دوخته شود که بطرز جدید و باصطلاح «مد امروز» باشد باین جهة دستور را بطور کلوش دادم که امروز غالبأ طرز دوخت شیک در تهران همین است همانطوریکه ملاحظه خواهید فرمود بقسمیکه در یکی از عرایض خود عرض کردم گلها را با ابریشم بروی ژورژت مشکی که دولا کردهاند دوختهاند و کارش نیز کاردستی است نه کار چرخ بنده چون خودم چندی پیش جلو چادری که برای کلوش به چرخ دادم و خوب نشد باین جهة چادر سرکار را بخیاط دستدوز دادم و خیلی خوشوقتم که بواسطه امر سرکار قبل ازینکه دستگهای [در نامه 23 دستک] چادر را با دست چین دهند به این خیال که شاید چین دستی خوب نشود و فورأ باز شود گفتم بدستگها چین پلیسه داده شود که هم بمراتب قشنگتر و هم باز نمیشود عزیزم قبل از اتوی چادر متمنی هستم که چادر را کاملأ معاینه فرمائید و مطمئن شوید که ابدأ زدگی و عیبی ندارد صورت حساب و مخارج دوخت را نیز لفأ ارسال میدارم تا مستحضر شوید روبانیرا که برای اندازه قد چادر ارسال فرموده بودید به خیاط دادم ولی بعد ازینکه چادر را دوخت گرفت من بنظرم رسید که قدری بلندتر است البته ملاحظه خواهید فرمود از جسارت و اطالۀ کلام از آن خانم مهربان معذرت خواسته و اگر چنانچه در انجام این وظیفه خطا یا سهوی کردهام یکدنیا شرمسارم و تمنای عفو دارم آقای محمدعلیخان و خانم ایراندخت را میبوسم حضرت خداوندگاری آقا و حضرت علیه خانم سلام و ثنای بیپایان خود را بخدمت تقدیم میدارند قربان و تصدقت میرود پروین اعتصامی
11 مهر 1312 [از تهران به کرمانشاه]
خانم عزیزم رقیمه شریفه مورخه 6 مهر را دیروز زیارت کرده و از مژده سلامت و صحت آن دوست بینظیر نهایت خوشوقت گردیدم از مراحم مبذوله و فرمایشات مهرپرور یکه راجع بقیمت چادر نسبت به بنده مبذول فرموده بودید واقعأ خجل و شرمسارم عزیزم من در مقابل الطاف و محبتهای بیکران تو هیچ خدمت و وظیفۀ انجام ندادهام که این طور با سخنان شیرین خود خجل و منفعلم میفرمائید هر امر و هر خدمتی که از ناحیه آن دوست عزیز بمن رجوع شود برایم افتخار و سعادت بزرگی است و همواره برای انجام وظایف ارادتمندی خود نسبت بمقامات گرانبها و بلند تو از دل و جان آمادهام عزیزم فراموش کردم در عریضه سابق خود عرض کنم که قسمت زیر چادر را که زیر کلوش است برای این برنداشتهاند که اگر وقتی بخواهید جلوی چادر را تغییر بدهید و یا سر دیگر چادر را بیرون بیندازید دیگر چادر ناقص و معیوب نباشد این قسمت را برای همین پیشنهاد کردیم چنانچه نخواسته باشید ممکن است خودتان آن تیکه را از زیر بیرون آورید
از این راه دور آقای محمدعلیخان و خانم ایراندخت را هزار بار میبوسم و امیدوارم که همیشه خوش و مسعود باشند قربان و تصدقت میرود پروین اعتصامی