شرافت جوهر انسانیت در خطبه منا
یعنی من سرم را با چه چیزی گرم کرده بودم که خطبه منا را تا به حال نخوانده بودم؟
بخشهایی از خطبه منای امام حسین علیه السلام:
«میخواهم مطلبی را از شما بپرسم، اگر راست گفتم مرا تصدیق کنید و اگر دروغ گفتم مرا تکذیب کنید.* [و بیتفاوت نمانید.]»
«سپس شما ای گروه نیرومند! دستهای هستید که به دانش و نیکی و خیرخواهی معروفید، و به وسیلة خدا در دل مردم مهابتی دارید که شرافتمند از حساب می برد* و ناتوان شما را گرامی می دارد و آنان که هم درجه شمایند و بر آنها حق نعمتی ندارید، شما را بر خود پیش می دارند، شما واسطة حوایجی هستید که از خواستارانشان دریغ می دارند و به هیبت پادشاهان و ارجمندی بزرگان در میان راه، گام برمی دارید. آیا همه اینها از آن رو نیست که به شما امیدوارند که به حقّ خدا قیام کنید؟ اگر چه از بیشتر حقوق خداوندی کوتاهی کرده اید از این رو حق امامان را سبک شمرده، حقوق ضعیفان را تباه ساخته اید و به پندار خود حقّ خود را گرفته اید. شما در این راه نه مالی خرج کردید و نه جانی را برای خدا که آن را آفریده به مخاطره انداختید و نه برای رضای خدا با عشیره ای درافتادید، آیا شما به درگاه خدا بهشت و همنشینی پیامبران و امان از عذاب او را آرزو دارید؟»
* آه،آه، ما چقدر عافیتاندیش شدیم و آسه بیا آسه برو وار زندگی کردیم.... حال ماست اینکه بیدل گفت:
سامان طراز راحتم از سعی نارسا | افکنده خواب با همه جا فرش قالیام
*حتما «شرافتمند از شما حساب میبرد» بوده است که «شما»یش جا مانده است در تایپ یا ترجمه!